رفتم آمپول بزنم؛پرستار گفت:از آمپول میترسی؟؟؟
گفتم:از کجا فهمیدیییی؟؟؟؟
گفت:از بغل پرستار بیا پایین موهای منم ول کن تا بگم
داشتم میرفتم سربازی که بابام گفت:داری میری خوب خوب یاد بگیر برگشتی خودمون پاسگاه بزنیم
همسایمون رفته بود آلمان بهم زنگ زد گفت:حال گربه و بابام چطوره؟
گفتم:گربت والا مرد
گفت:واااااخبر بدو اینحوری نمیدن کهباید بگی داشت رو تراس بازی میکرد افتاد مرد
گفتم:باشه چشم
بعد پشت بندش گفت:حالا حال بابام چطوره؟
گفتم:داشت رو تراس بازی میکرد افتاد
حال اون موقع دوستم:
رضا نمیخواست بره مدرسه و نرفت
مدیر به خونشون زنگ زدو گفت:چرا رضا به مدرسه نیومده؟
رضا صداشو کلفت کردو برداشتو گفت:چون رضا مریض بود
مدیر که فهمید پشت تلفن کیه گفت:شما کدام یک از اولیای رضا هستید؟؟؟
رضا:اقا اجازه....من بابام دیگه...............